آنیتاآنیتا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

آنی عشق مامان و باباش

به چی فکر می کنی؟

دیشب موقع خواب طبق معمول اومدم پیش آنی جون دراز کشیدم .همینطور که نوازشش می کردم و پیش پیش می گفتم تا بخوابه تو فکر رفتار یه همکار افتادم بعدش کارو ... به خودم اومدم دیدم به سقف خیره شدم.برگشتم دیدم آنیم به سقف خیره شده واخم کرده و  خیلی عمیق تو فکره! با خودم فکر کردم آخه کوچولوی نازه من تو داری به چی فکر میکنی! به شیطونیایی که امروز وقت نشد انجام بدی!؟   
12 مرداد 1391

عکس تولد آنی جون

قرار بود آنیو ببریم آتلیه تا براش عکس بگیریم .اما روزی که با عکاس قرار گذاشته بودم آنی به خاطر دندونش خیلی لجوج شده بود منم زنگ زدم کنسل کردم.خلاصه با باباش تصمیم گرفتیم که خودمون ازش عکس بگیریم ببینیم چی میشه . خلاصه چندتا عکس گرفتیمو بعدش منم با فتوشاپ ادیتش کردم که نتیجه شد این :   امیدوارم خوشت بیاد عزیزم بووووووووووووووووووووووووووووس ...
10 مرداد 1391

بازم تاخیر!

سلام .بازم با کلی تاخیر اومدم.این روزا کار مامی خیلی زیاده. زندگیمون یه جورایی عوض شده.آنی جون صبحا پیش پرستار می مونه و من میام سر کار تا ساعت 2 .تو این مدت خیلی برنامه ها داشتیم با هم.مهمترینش تولد آنی بود که بخیر و خوشی برکزار شد .بعدشم واکسن و آزمایش آهن که خودش کابوسی بود! اونم بخیر گذشت تا 6 ماه دیگه البته!عکس ها رو بعدا میام میذارم آخه الان سر کارم و انگار خواببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!  
9 مرداد 1391
1